دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
آیت الله سید عبدالهادی علم الهدی

حوزه/ منصور كه هرگز تصور نمى‏ كرد با چنين وضعى روبرو شود، فوق‏ العاده خشمگين شد و از به شهادت رساندن امام کاظم(ع) ناامید گشت. البته وصيت نامه امام صادق(ع) يك حركت سياسى بود.

حجت الاسلام و المسلمین سید عبدالهادی علم الهدی در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، با تسلیت فرا رسیدن 25 رجب، گفت: امام موسی بن جعفر(ع) در علم، تواضع، مکارم اخلاق و کثرت صدقات، سخاوت و بخشندگی بی نظیر بود. و مخالفانش را با عفو و احسانِ بيکران خويش تربيت می فرمود.

وی ادامه داد: حضرت در زمان یکی از خبیث ترین خلفای عباسی یعنی منصور دوانیقی که قاتل پدر بزرگوارشان امام صادق(ع) بود، به مقام امامت رسیدند. منصور آنقدر انسان شرور و خبیثی بود که بعد از به شهادت رساندن امام صادق(ع) دستور قتل امام کاظم(ع) را نیز صادر کرد.

تولیت مدرسه علمیه علم الهدی تهران اضافه کرد: منصور كسى بود كه براى تثبیت پايه‏ هاى حكومت خود، انسان هاى فراوانى را به قتل رساند و شیعیان را سخت مورد آزار قرار مى‏  و  وقتى توسط فرماندار مدينه از شهادت امام صادق(ع) آگاه شد، طى نامه ‏اى به وى نوشت "اگر جعفر بن محمد شخصى را جانشين خود قرار داده، او را احضار كن و گردنش را بزن!"، و لذا طولى نكشيد كه گزارش فرماندار مدينه به اين مضمون به بغداد رسيد، که جعفر بن محمد ضمن وصيتنامه رسمى خود، پنج نفر را به عنوان وصى برگزيده كه عبارتند ازخليفه وقت(منصور دوانيقى)، محمد بن سليمان(فرماندار مدينه و خود گزارش دهنده)، عبدالله بن جعفر بن محمد(برادر بزرگ امام كاظم(ع))، موسى بن جعفر(ع) و حميده(همسر آن حضرت).

استاد حوزه علمیه تهران افزود: منصور كه هرگز تصور نمى‏ كرد با چنين وضعى روبرو شود، فوق‏ العاده خشمگين شد و از کشتن امام کاظم(ع) ناامید گشت. البته وصيت نامه امام صادق(ع) يك حركت سياسى بود؛ زيرا حضرت قبلاً امام بعدى و جانشين واقعى خود يعنى امام كاظم(ع) را به شيعيان خاص و خاندان علوى معرفى كرده بود، ولى از آنجا كه از نقشه‏ هاى شوم و خطرناك منصور آگاهى داشت، براى حفظ جان پيشواى هفتم چنين وصيتى نموده بود.

حجت الاسلام والمسلمین علم الهدی با اشاره به نفوذ معنوی امام موسی بن جعفر(ع) در بین مردم، به یک نمونه اشاره کرد و گفت: از صفوان جمال كه از یاران امام كاظم(ع) بود، نقل شده كه می‌گوید؛ خدمت امام رسیدم. فرمود ای صفوان! همه كارهای تو خوب است، جز یك كار. عرض كردم فدایت شوم، چه كار؟، امام فرمود؛ این كه شتران خود را به این مرد یعنی «هارون» كرایه می‌دهی! صفوان در جواب امام گفت؛ به خدا سوگند! در مسیرهای عیاشی و هوسبازی به او كرایه نمی‌دهم، تنها در راه مكه در اختیار او می‌گذارم. سپس امام(ع) فرمود، آیا دوست داری كه او زنده بماند تا كرایه تو را بپردازد. صفوان گفت بله. سپس امام(ع) فرمود كسی كه بقای آنها را دوست بدارد، از آنهاست و هر كسی كه از آنها باشد، در آتش دوزخ خواهد بود. و لذا صفوان بخاطر ارادتی که به امام داشت، بلافاصله تمام شترانش را فروخت تا مبادا موجب ناراحتی امام(ع) شود.

انتهای پیام

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha